حکایت شیخ و پرسپولیسیها
جــ ــالــ ــب
دهانم پر از حرف است اما با دهان پُر هم نباید سخن گفت .

«روزی جمله مریدان شیخ را گفتند یا شیخ از عجایب آخر الزمان چه باشد؟
گفت اینکه در آن زمان لهو و لعبی باشد به نام فوت بال!
مریدان گفتند فوت بال چه باشد؟
شیخ شرح مفصلی بداد این لهو را،(اعم از تیم و بازیکن و مربی و داور و.......) و فرمود اینان (بازیکنان) سیم و زر بسیار گرفتندی و مفت مفت خوردندی به حالتی که درآمد 1 ماه برابر کار 100 سال حکیم و طبیب بودی!!
که جمله مریدان با شنیدن اوصاف آن،از تعجب انگشت در حلق فرو برده و هی
restart شدندی!
شیخ فرمود:این که چیزی نیست!!از برای این بازی طرفدارانی باشد!
جمله مریدان خشتک بدست گفتند:
یا شیخ:طرفدار چه باشد:گفت هیچ!علافانی که چون تیمشان ببرد خوشنود همی گردند و ذوق مرگ شوند و چون مصیبت و شکستی دست دهد،از شدت غم خشتک خود جر دهند به نیکی!
مریدی گفت:یا شیخ آیا اینان را سود و زر و سیمی هم باشد!
گفت:خاموش سبک سر!که اینان را جز جیغ و فریاد و هلهله و اعصاب خووووووورد چیز دیگری نیست!!
که جمله مریدان از وصف حال اینان تصعید شدندی و چیزی از آنان باقی نماند جز چند خشتک وصله خورده!!!»



ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:, :: 11:31 :: به قلم : مهدی احمدیان

تصویر وبلاگ
کپی کنید و در وبلاکهاتون قرار بدین و منبع را ذکر کنید.
موضوعات جالب
آخرین مطالب
نويسنده
لینکدونی

javahermarket